وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

مامانی میری بیت المقدس پرچم فلسطین می‌بری بالا میری تو مسجد می‌شینی

یادته بهت چی گفتم

اول خودم گفتم اشهد آن  موسی کلیم الله

اشهد آن عیسی نبی الله

اشهد آن لا اله الی الله 

و اشهد آن محمد سول الله

گفتم مامان اینو بگو وارد مسجد شو 

خودمم گفتم

یک چادر زیبا هم رو سرتون بندازید وارد بشید 


حالا ببینم نتانیاهو چی کار میخواد کنه

ممکن بگی زهرا اینا شما رم کشتن

مامان نمی‌دونستم فکر کردی برای چی منو انداختن تیمارستان

میخواستم بگم ما همه با هم دوستیم حتی اگر ادیانمون فرق می‌کنه

یکی چاق یکی لاغر 

مامان چشمون به تو پدر چالرز نمی زارن من بیام و الا من با کله الان غزه بودم 

اگر دوباره زد یه کار دیگه میکنیم میرم تو خیابون مردم اسراییل مسلمون میکنیم می‌بریم مسجد 

هفته گذاشتن وحدت مگه ما اصلا دعوا داشتیم که الان وحدت داشته باشیم اینا که مادر ما رو نزدن بعدشم دین خلاف واقع بهشون رسیده 

مامان اشهد آن علیا ولی الله و اشهد آن فاطمه عصمت الله هم بلند بگو  بیا اینارو یه خورده ادب میکنی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد