وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

بچه ها حتی ماچ زمان خاص جای خاص میخواد

تعجب میکنم یعنی ماماناتون انقدر بی ادب شمارو بزرگ کردن

پول رهن خونه به نام مانش بود بااینکه پول من و خودش بود

مامانه با اینکه فامیلشون بودم منو نپسندید

یدفعه بچه رو سپردم به حسن خودم مشغول نظافت شدم

دستشو زد به بخاری پسرم کف دستش سوخت من به حست گفتم چرا این کار کردی ورداشت سر بچ هرو عین گرز زد تو سرم

حالا شب بعدشم رفت درمانگاه منم پوشیدم با گریه دویدم دنبالشون دیدم دارن باند پیچی میکنند پسرمم گریه 6ماهش بود

وای همش مصیبت بود وای خیلی زیاد و انرزی منو میبره نمیتونم علمی حرف بزنم ولش کن دیگه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد