وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

وقتی داداشم فوق قبول شد نزدیک خونمون بود

پاشدم با حسن با میوه پفک بفیل رفتیم خونشون تبریک

زنش یه غذا درست نکرد برامون بابا شوهر فوق قبول شده پاشو هل هله کن گمزی کن

من اگر میدونستم نمیکنن به جای اینا فلافل گرفته بودیم رفته بودیم

تا اینکه خامنه ای احمدی نزاد مارو کشف کردن تمام برادرام هی میریدن به من

اخه من چی کاره بیدم

این دوتا میگن تو متفاوتی میخوای جای مارو بگیری بمنچه من چه گناهی داشتم

اون یکی داداشم فوق قبول شد ناهار دعوتشون کردیم معدل منم 17 شده بود مامنم گفت این برای هر دوتا تون

انقدر با یکی از داداشام صمیمی بودم میرفتیم خونشون کارای ابن سینارو پیاده کرد یدونش عمر بود من11 سال بعد از حسن میموندم منم به حسن گفتم من بی شوهری نمیتونم حالا تو 90 سالگی میرم شوهر میکنم خخخخخخ



بچها برای ما بیوه بده اصلا ازدواج مجدد کنه مخصوصا سنش بالا باشه بیحیا میبینمش حتی اگر بچه نداشته باشه

انقدر خونه هم میرفتیم 

انقدر صمیمی بودیم

احمدی نزاد ما چند تا برادر داشتیم که مارو دوست داشتن اینم از ما گرفتی

من وقتی کاردانی قبول شدم به شوهرم شام دادم کباب شاه عبد العطیم

بخدا ندارم والا برای خانوادم هر مقطعی بهشون هدیه میدمالان به پسرم هدیه میدم ولو کم

عاشق علمم عاشق اوناییم که با علم میرن جلو همشون نمیکوبونن تو سر بقیه

من یه دوست دارم هر موقع میبینمش میگم رفتی درس بخونی ؟ دیپلم 

حدم نداره منو راه ندادن والا تا اخرش میرفتم


همین الان یکی پول کلاس قلم چی منو قبول کنه اینام اجازه بدن نامردم پزشکی دولتی قبول نشم

بعدش که جراح شدم همه پولشو بهش میدم به دلار

ایا کسی هست

دست خودم نیست عاشق علمم انقدر داداشام وقتی دانشگاه قبول شدن جیغ زدم انقدر تشویق میکردم

همین عباس عباس خدایی بگو چند دفعه اومدی خونمون ازت نپرسیدم چرا نمیری فوق بگیری

درس

درس جان منه بدون اینکه رو سر کسی پز بدم یا اذیتش کنم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد