وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

بچه ها من اینارو مینویسم که تجربه بشه والا خودمم دیگه فکرشو نمیکنم

حالا چی شد که من رفتم دانشگاه

حسن که زدم .......کردم تو حاملگی

فرض کن زنه سونو از داخل رحم برام نوشته بود یعنی قشنگ بچم میفتاد گفتم نه از سونو رو من باردارم

دیدیم بچه نزدیک دو سه کاهش هست قلبشم داره میزنه

9 ماه رو کمرم خوابیدم نرفتم بیرون تا بچمو به دنیا اوردم

میشستم از صبح تا شب تلوزیون مییدم برنامه های علمی

وقتی به دنیا اومد هرکی همون روز اومد یه ساندویچ فلافل بهش دادیم


خسته شدم برم استراحت کنم


بچه ها شما همتون اینطورین اگر از مغزتون استفاده کنید خسته میشید من از اولم اینجور بودم 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد