بعد من یه هیست میرفتم موسسه هم بود دوتاشون شهید شدن کمیته خواهران اونجا بودم دوم دبیرستان رفتم از چند نفر قرض گرفتم گفتم پولتونو بعدا میدم و دادم عیدی دستم میمد میدادم پولو برای هر زنی یک چفیه یا پلاک یا ابل فضل العباس با یه سربند یافاطمه زهرا تو کیسه گذاشتم هدیه دادم دختر که با من این کار کرد دزد از اب در اومد اتفاقا کارگر بیت رهبری بود
یدعه چفیه نداداین رهبر دروغی
سربند بزور بعضی وقتا
این دانشجو ها تورو خدا چفیه بده جز جز گریه