توی تیمارستان یک خانوم بود شبیه خاله بشرام سیگار میکشید
یکی بود شبیه کارگردانا یادم نیست اسمشو وقتی بهش گفتم شما شبیه یه کارگردان مطرح هستید خندید گفت واقعا یعنی من یک کارگردانم؟
بچه ها اینا هممون کردن تو تیمارستان زندان بیمارستان هر نخبه ای رو
الهی خدا انچنان اتشی هم در دنیا هم در اخرت به جونشون بندازه