وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

توی تیمارستان یک خانوم بود شبیه خاله بشرام سیگار میکشید

یکی بود شبیه کارگردانا یادم نیست اسمشو وقتی بهش گفتم شما شبیه یه کارگردان مطرح هستید خندید گفت واقعا یعنی من یک کارگردانم؟


بچه ها اینا هممون کردن تو تیمارستان زندان بیمارستان هر نخبه ای رو


الهی خدا انچنان اتشی هم در دنیا هم در اخرت به جونشون بندازه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد