وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

بچه ها داییاها و عموها مارو تربیت کردن

همه چیز ازدواج نیست.اگر کردی با فکر برو جلو همه چیو بسنج

آنقدر از اینا که میگن فکر کنم جواب بگم خوشم میاد 

بچه ها من الان طلاق گرفتم دیگه

تازه شوهر من پول نمی‌داد خیانتکار بود میزد دین نداشت اگر سنم زیاد بشه ازدواج نکنم غصه میخورم چرا طلاق گرفتم حداقل شاخه ایدزی برای پسرم بود حداقل خونه داشتم زندگی داشتم حالا شاخه نداشته باشم تازه یه پولی هم بزور ازش می‌گرفتم

اما الان دیگه اون با زن متاهل رابطه داره هضمش برام سخته

منتظرم ببینم بهتر از حسن کسی هست منو بگیره هر روز مارو نزنه خیانت نکنه

خوب شد من رو کاپوت کسی نشستم اون روز والا تا ابد تو دیونه خونه بودم


ببین من نمی‌دونم بجز خامنه ای احمدی نژاد کی با من در افتاده

مگه نمیگی زهرا دیونست بزار من از ایران برم خوب .همتون سالم با صندلیاتون بمونید 

بخدا دوستون دارم من نمیخوام اصلا جایی تو این نظام داشته باشم

تقدیم به داداشام

چشمای تو نقاشیه انقد آرومی که قلبم میره دور از حاشیه

تو مثل دارویی برام قد دریایی ولی حتی یه قطرت کافیه

بچه ها من اینارو مینویسم که تجربه بشه والا خودمم دیگه فکرشو نمیکنم

حالا چی شد که من رفتم دانشگاه

حسن که زدم .......کردم تو حاملگی

فرض کن زنه سونو از داخل رحم برام نوشته بود یعنی قشنگ بچم میفتاد گفتم نه از سونو رو من باردارم

دیدیم بچه نزدیک دو سه کاهش هست قلبشم داره میزنه

9 ماه رو کمرم خوابیدم نرفتم بیرون تا بچمو به دنیا اوردم

میشستم از صبح تا شب تلوزیون مییدم برنامه های علمی

وقتی به دنیا اومد هرکی همون روز اومد یه ساندویچ فلافل بهش دادیم


خسته شدم برم استراحت کنم


بچه ها شما همتون اینطورین اگر از مغزتون استفاده کنید خسته میشید من از اولم اینجور بودم