وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

دل پاره

میدونستی اون زن و مردی که اومدن خونه ما قبل از بیمارستان رفتن من هی میگفتند این بخوابه بهش شک الکتریکی وصل کنیم تازه بهش تجاوزم کنیم

برای همین زدم از خونه بیرون

گفتم بهشون شاهدم دارم 

من میگم احمدی نژاد ریس جمهور بشه 

اقای احمدی نژاد ما مسکن میخوایم

مخصوصا حالا که برق اب مجانی و سریع الوصول درست کردیم 

اون گه میگه مردم سرنوشتششون خودشون رقم میزنن

اولا که انتخابات همش دروغ هست و هر کی شما گها دلتون بخواد میاد بالا

بعدشم مگه اون گه تعیین میکنه سرنوشت مردم

خدا هم همچین ادعایی نداره تو گه در مورد سرنوشت مردم اینو میگی

عنتر



توی تیمارستان یک خانوم بود شبیه خاله بشرام سیگار میکشید

یکی بود شبیه کارگردانا یادم نیست اسمشو وقتی بهش گفتم شما شبیه یه کارگردان مطرح هستید خندید گفت واقعا یعنی من یک کارگردانم؟


بچه ها اینا هممون کردن تو تیمارستان زندان بیمارستان هر نخبه ای رو


الهی خدا انچنان اتشی هم در دنیا هم در اخرت به جونشون بندازه

اراضل و اوباش

باید یک کارگروه درست بشه از پلیس و کارگاهان درست

اینجوری نمیشه نخبه هامونو ور دارن ببرن هیچی به هیچی 

هر کی حتی مضنون بود زندان تا ابد 

تو ابد هم کار بهش بدید پول بده اون شخص یا مردم بده در خود زندان

الکی الکی که نیست

به قول خودشون دوران بزن درو تموم شده 

اره تموم شده 

میخوایم پدرتونو در بیاریم 


از مقام قضایی میخوام سریعا رسیدگی کنند 

ممنون