وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

وصیت به پسرم

سلام عزیز دلم نمیدونم کی بزرگ میشی و وبلاگ منو میخونی ولی میخوام از تجاربم بهت بگم

نوه ملکه انگلستان

فرض کن این بیشعورها نوه ملکه انگلستان انداخته بودند تیمارستان

بهش شک هم زده بودند آنقدر زده بودند منو یادش نمیمد خواستگار من بود

یه چیزی برات تعریف کنم می‌میری از گریه این وقتی اومد خواستگاری من هیچی نمی‌خورد من می‌گفتم غذا بخور اونجا یه دختره بود به نام نگین چشاش ابی آخه خواستگارم عاشق چشمام بود اولین بار خواستگارم حالش بد شد منو دید وقتی چشامو دید با حرف زدن مو این نگین که فکر کنم ارتشی بود این خواستگار از پشت نرده ها فقط می‌گفت غذا بیار برای من بعدشم جلو خودش غذاشو میخورد.حالا فرض کن اینا همش جلو چشمای منه.نگاه کن زهرا غذا خور شدم ولی دیگه منو یادش نمیمد بعضی وقتا بیسکوییت دستم میدم میرفتم به نگین میدادم می‌گفتم میشه بدی بهش گررررررررییییییییه می‌گفت بگم کی داده می‌گفتم بگو خودت دادی.بعضی وقتا نگین می‌گفت احتیاج نداره خودش وا  میکرد میخورد .من له شدم  دیگه چی می‌خوان از جونم

بمیرم برات تو چقدر مظلومی

باباتونو در میاره غزه تازه اولشه

ولی مردم ایران اون خوباشون یا مردم غزه چه گناهی کردند اونام دارن میسوزنو میسازن

اون ۴تارو زندانی کن

اصلا اینا خواستن ایران غزه از بین بره نمی‌دونم ارتشه سپاه وزارت اطلاعات نمی‌دونم کیه

ازدواج

پسرم گفتن به ما هرچقدر میتونی بگو 

شما که شوهر می‌خوان برید کهریزک  یه شوهر بیارید

هر کهریزکی  حداقل ۷میلیون میده برای نگهداری فکر کنم

یعنی یه حقوقم دارید همه جوریم داره حتی جوان ویلچری داره

یه نکته

همینجور که کارامو میکردم ظرفامو میشستم مثلا گوشم میدادم مثلا حداقل روزی 4 ساعت با توجه

ولی شما قرصاتونو بخورید محیط آرام کجا بود 

منم میخورم دیگه

باید اسمشو بزارن قرص محیطی

دکتره پرسید اگر یه روز پول نداشته باشی چی کار می‌کنی گفتم میرم کار گفت کارم نداری گفتم گدایی 

گفت این دیونست هنوز 

واقعا توقع داشتی چی بگم بگم میرم قحبه میشم یا دزدی یا کارای دیگه

یعنیررررررررررررر......بهت



تو رو خدا قرصاتونو ول نکنید منم یه مدت ول کردم میخواستم دهن اینارو ببندم و بستم

ولی دیگه همینجا بیام قول بدیم همه ما که هر قرص خوبی رو میخوریم و بهمون ساخته رو هیچ وقت قطع نکنیم


گیر همچین آدمایی زبونم لال میفتید دیگه معلوم نیست چی میشه

شما همتون سالمید اینو یک نوبلی میگه

پسرم

ابن امین اباد یا کشورهای عقب مونده دیگه رو که میبینی ادماش یه حرکاتی دارند


نامردا به اینا دیگه حتی قرصم نمیدن یه جا فقط میزارنشون

و الا تیمارستانی که قرص درست بده هرگز اینجوری نیست

اصلا حدیث نداریم برای تیمارستان

فقط قرص پخش کنید 

عزیزم شبیه موضوع خرست

شما از بچگی گفتین خر بده و فشه دیونه فش بوده خوب معلوم الان قرص متعلق به خودشو نمیخوره

چون میخواد بگه من دیونه نیستم


از اون طرف گفتن دیونه هیچی نداره میتنن تمام اموالشو بالا بکشن هر کاریشم کنن حتی بکشنش

خوب معلوم این بدبخت نمیخوره تا بگه من دیونه نیستم



حالاجالب هیچ حدیثی در این موارد نداریم اصلا معنای جنون کلا نداریم


حالا این بدبخت داره قرص میخوره حالش خوبه چرا با روح روانش بازی میکنیم

اصلا میگم هزاران زهرا وجود داره هر چند وقت یکبار میرن امین اباد بهتون نشون میدن  حالا اینا همه پرفسور در رشتشون

امین ابادم گفتم قرص نداره خوش طرف حالش خوب نیست



حالا بزاراز پزوهشهای خودم در مورد خودم بگم من3 سال قرص نخوردم چطوری هیچی محیطمو اروم کردم ورززش کردم و اون رتبه ها در گینس ثبت کردم سخنرانی گوش دادم ازروانشناس تا روحانی

بعدش گوش ندادم دوباره قرصی شدم


یعنی این بدبختا هم قابلیت درمان کامل رو دارن بدون حتی قرص هر بیماری ای

اصلا دیگه مجنون نداریم به لطف علم درست

حلال نمیکنم

فرض کن اب دهنم جاری بود دهنم پر از حباب بود دستام خشک شده بود خودم خشک شده بودم  مینشستم با بچه های اونجا میگفتم فقط خدا  امام زمان ارواحنا فداه با هم بحث اعتقادی میکردیم 

بخدا کدومتون تو ساواک اینجوری بودید یک ماه چون من به قیامت اعتقاد دارم 


بخدا اگر بهم ریسپریدون و قرص قلب نمیدادند با اون قرصه فقط  با الانزاپین میدادند تیمارستان رو یک انگشتم میچرخوندم

همه رو عالم میکردم هم معنوی هم کار هم علمی بدون هیچ منتی چون وظیفمه بعدش بهشون میگفتم بیا اینم دیونه هایی که میگفتید دیونن


دکتر عوضی وقتی دید من گچ شدم گفت چیشد تو که اولا شاد بودی میخدیدی

رررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررریدم بهت دکتر تقلبی همشون گه  و بیشرف

یه زنه بود جیش میکرد اقا انقدر مصخرش میکردند کم مونده بود که بزننش همش اتاق در بسته. کلی برق وصل کردن اصلا دفتر سیاه داشتن

ابجی گلم منو مجسمه کرده بودند به منم اجازه نمیدادند والا خودم اموزشت میدادم قرصاتم باید تنظیم میشد نه قرص گشاد کننده عروق بدن بعد جیش نکنی

همونجا چند دفعه گفتم شک برای قبل ازجنگ جهانی دوم وقتی الانزاپین اومده کسی رو شک نمیبرن

الانزاپین یه داروی عجیب خوب هست من ازش چیزهایی دیدم


من چند تا روانپزشک داشتم بهشون گفتم الانزاپین بدید به بد ترین افراد دادن همه دو الا سه روز یک ادم کاملا طبیعی شدن


خاک تو سرتون من از همتون پزشک تر بودم با کمک اذیت های شما 


حلالتون نمیکنم همتونو